بعد از مدتها يه فرصت پيدا كردم براي اينكه به روز كنم.عذرخواهي ميكنم از تمام دوستاني كه تو اين مدت كامنت گذاشتند و بنده نتونستم جواب بدم.
همونطور كه اكثرا خبر داريد توي آبان ماه دو نشست در رابطه با ترانه توس اصفهان برگزار شد. اولي توي دانشگاه صنعتي اصفهان و با موضوع "آسيب شناسي ترانهي متعهد"و دومي يك هفته بعدش توي سالن آمفي تئاتر سعدي حوزهي هنري با عنوان "بررسي ترانهي تيتراژ فيلم و سريال" . خب با وجود تمام نواقصي كه هر دو جلسه داشت(كه خب مطمئنا هر نشست و همايشي يك سري ضعفها داره)جلسات خوبي بود و بحثهاي خوبي درگرفت كه خب حواشي زيادي هم داشت و ... بيخيال.
جا داره از محمد نويري و بر و بچههاي دانشگاه صنعتي اصفهان كه مسئوليت برگزاري نشست اول رو داشتند تشكر كنم. همينطور از بچههاي با معرفت خانه ترانهي اصفهان كه با وجود فرصت كم براي برگزاري نشست دوم حسابي مرام گذاشتند و همه جوره كمك كردند.(ميدونم خيلي ديره اما خب ديگه...).
بعد از اين دو تا جلسه يه دنيا حرف از اين و اون شنيديم.چه رو در رو و چه پشت سري كه خب همهشون رو هم رفته دو پول سياه هم نميارزيد كه بخوام اينجا جواب بدم. بگذريم.
***
دو سه هفته بعد از اين جريانات اعضاي اصلي شوراي تصويب ترانهي وزارت ارشاد (يا حالا هر اسمي كه داره.اسم دقيقشو نميدونم)بعد از مدتها كشاكش استعفا دادند و خب ما خوشحال شديم كه حداقل اسم محمدعلي بهمني بزرگ رو در بين اعضاي اين شورا نميبينيم.متن استعفاي اين عزيزان رو ميتونيد اینجا بخونيد. يه سري از دلايلي كه اين دوستان براي استعفاي دسته جمعي خود ذكر كردند ايناست:
· سايه سنگين نظارت بخشنامهاي ارشاد بر شورا احساس ميشود تا حدي كه اعضاي شورا آزادي تعامل با جامعه هنري را ندارند.اين تعامل حتما بايستي با اجازه و نظارت ارشاد به عنوان كارفرما انجام شود و اعضاي شورا مشاور فرض ميشوند.
· ساز و كار شوراي ترانه در مواجهه با نسل و عصر جديد ترانه و موسيقي كارايي لازم را ندارد و اين شورا بايستي با نزديك شدن به هويت آموزشي و دور شدن از هويت امنيتي و نظارتي نقش تازهاي را در عرصه موسيقي ايفا كند.
· اساسا اراده و علاقهاي براي حمايت از موسيقي پاپ در شوراهاي كارشناسي ارشاد وجود ندارد. و اين خلأ ناشي از كمبود نيروي كارشناسي موسيقي پاپ و ضعف تئوري در آن حوزه است.
· حوزه عمومي كلام در موسيقي پاپ در شرايط فعلي قابل دفاع نيست و مميزي با ايجاد اختلال به اين حوزه هويت كاذب سياسي و علمي داده است.
· بررسي و تحميل قواعد و اساليب كهن ادبي به ساختار ترانه نوين از معايب كارشناسي شوراي فعلي ترانه است.
· عدم رعايت استقلال شورا و قرار دادن فيلترهاي نظارتي ديگر.
و در ميان متن استعفا چنين بندي نيز ديده ميشود:
موسيقي و ترانه پاپ داخلي به هدايت احتياج دارد نه نظارت.و اين هدايت بستر طبيعي خود را دارد يعني «توليد و بازار»نه بستر امنيتي.مادامي كه تصور كنيم انتشار يك جلد كتاب يا يك جلد نوار كه حاوي سطري يا مصراعي غيرمتعارف است موجب نابودي اركان امنيتي جامعه ميشود در حقيقت اغفال شده گروهي نويسنده و منتقد عصر پيش از تاريخ هستيم كه با دوربينهاي مجهز، سطور گمشده كتابهاي متروك را رصد ميكنند.
خب، ميبينيم كه خود اين سه نفر هم كاملا قبول داشتند كه سيستمي كه توي اون فعاليت ميكردند مشكلدار بوده و عملا هيچ تاثيري در بهبود وضع ترانهي اين سرزمين نداشته كه خب اين اصلا بد نيست و اتفاق خجستهايه.اما اين وسط دلم براي اون كسايي ميسوزه كه كاملا كوركورانه از اين شورا و اين سيستم دفاع ميكردند.خيلي سخته كه آدم از يكي دفاع بكنه و بگه من فعاليت اونو قبول دارم بعد طرف بياد كاملا رسمي اعلام كنه كه من خودم اون فعاليت و اون سيستم رو قبول ندارم. اينجاست كه درجهي ضياعت(ضايع شدن) به جايي ميرسه كه اگه طرف آدم نرمالي باشه(يعني قرابتي با قزوين و يا ابزارهاي استحمام نداشته باشه) به اين راحتيا جايي آفتابي نميشه. خب به هر حال آويزون اسم اين و اون شدن علاوه بر اينكه مزاياي بسياري داره معايب اين شكلي هم داره كه با اينكه احتمال وقوعش كمه اما شدت هر وقوعش خيلي زياده.
***
اينم دو تا ترانه. اولي رو خيلي دوست دارم و به عنوان يه اثر كه تمام معيارهايي رو كه مدنظر بوده رو بروز داده خيلي روش حساب ميكنم.اينه كه دوست دارم حسابي روش نظر بدين.البته تو هفتهي گذشته اين ترانه يه اتفاق بد براش افتاد. واقعا اينكه صاحب يه برادر منگول بشه...
ترانهي دوم هم كاملا جديده و قراره يه دور ديگه ويرايشش كنم و نظرات در مورد اين ترانه هم شديدا به كمكم مياد. پس بيصبرانه منتظرم.
/////////////////////////////////////////
من هاج، من واج
بعد از هرگز امروز هستم
امروز دستت، امروز دستم
بعد از هرگز امروز اما
دو جفت صداي پا از ما
ديروز جاده، ديروز ديوار
ديروز كوچه، ديروز بازار
اكنون تنها دو پيراهن
اكنون اين تو، اكنون اين من
ديگر چيزي نميگويم
ديگر حرفي نميجويم
سكوت با ما شبيه دوست
به وقت گفتگوي پوست
***
قلعه، ماسه، موجِ دريا
آتس، خرمن، ساعت، رويا
زمين، سوراخ! خدا، قيقاج!
من كر، من كور، من هاج، من واج
يك دفتر آرزو سوخته
يك آلبوم خاطره پرپر
چرا انگشت تو بايد
در آغوش يك انگشتر
چرا ديگر...؟ چرا حتي...؟
چرا بايد...؟ چرا حالا...؟
كجا...؟ از كي...؟ چهطور اصلا... ؟
هنوز...؟ تا كي...؟ چرا...؟ پس من...؟
چرا چيزي نميگويي؟
چرا حرفي نميجويي؟
يك جفت سكوت، يك جفت آوار
كوچه...
بازار...
جاده...
ديوار...
تابستان 86
////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
Vakhi pa
ساعتو كوك كن رو پنج و نيم
فردا هزار و يه كار داريم
بعدش بايد زود بريم تو شهر
دو سه تا بنگاه قرار داريم
ساعتو كوك كن روي الان
به جاي خوابم يه پلك بزن!
چرا يهو كپ كردي رفيق؟
خب توام يكي شبيه من!
الان ميبندن بانكا، بدو
سرويس شركت...!! يالا، بدو
موهاتو ول كن توام حالا
ميدونم مُردي، اما بدو
زنم براي ناهار امروز ساندویچ کالباس بار گذاشته
آقاجون روي طاقچه به جاي قلیون يه پاکت سیگار گذاشته
كي بین ما و دلخوشيامون اين همه سيم خاردار گذاشته
كي ما رو اينجور، راحت و ساده، يه عمره كه سر كار گذاشته
جنازه ها ميرسن خونه
لباسامون ما رو ميكنن
ملت با يه دنيا شوق و ذوق
هي پاي فوتبال چرت ميزنن
زندگي به سبك ماراتن
زود ميگذريم از كنار هم!
يابوها انگار تشنهشونه!
اي واي تو بودي؟ نفهميدم!
سلام، چطوری؟ چه ميكني...
با زندگی چاي نپتوني؟
بازديد عيدو يلدا ميام...
اما به شكل تلفني
يكي براي خودش تو هر ماه دو سه دقيقه كنار گذاشته
يكيام انگار بعد از سه، چار سال، امشب با روياش قرار گذاشته
كي بین ما و دلخوشيامون اين همه سيم خاردار گذاشته
كي ما رو اينجور راحت و ساده يه عمره كه سر كار گذاشته
زمستان 86
////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////
:: بازدید از این مطلب : 149
|
امتیاز مطلب : 24
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7